دانش آموختگي دكتر مریم حناسابزاده اصفهانی
ارسال شده توسط modir در 1388/11/29 0:14:24
دكتر مریم حناسابزاده اصفهانی از پایان‌نامه‌ی دكتري تخصصي خود در رشته‌ی روانشناسی بالینی، با عنوان «کارآیی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افکار خودکشی،افکار خود آیند منفی و افسردگی در مبتلایان به اختلال افسردگی اساسی » دفاع نمودند. پایان‌نامه‌ي ايشان توسط دكتر رخساره یکه یزدان دوست  هدايت شده است.   دست اندركاران سايت روانشناسان، ضمن تبريك به اين دانش‌آموخته، آمادگي خود را براي انعكاس اخبار دفاع و نيز چكيده‌ی پایان‌نامه‌ی دانش‌آموختگان دكتراي رشته‌هاي روانشناسي و رشته‌های مرتبط اعلام مي‌دارند. 
چكيده‌ی پایان‌نامه
ادامه متن
چكيده‌ی پایان‌نامه‌ی دكتر مریم حناسابزاده اصفهانی  از دانش‌آموختگان دكتري تخصصي روانشناسی بالینی دانشگاه علوم پزشکی ایران (انستیتو روانپزشکی تهران)

خبر دكتر مریم حناسابزاده اصفهانی از پایان‌نامه‌ی دكتري تخصصي خود در رشته‌ی روانشناسی بالینی، با عنوان «کارآیی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افکار خودکشی،افکار خود آیند منفی و افسردگی در مبتلایان به اختلال افسردگی اساسی » دفاع نمودند. پایان‌نامه‌ي ايشان توسط دكتر رخساره یکه یزدان دوست  هدايت شده است.   دست اندركاران سايت روانشناسان، ضمن تبريك به اين دانش‌آموخته، آمادگي خود را براي انعكاس اخبار دفاع و نيز چكيده‌ی پایان‌نامه‌ی دانش‌آموختگان دكتراي رشته‌هاي روانشناسي و رشته‌های مرتبط اعلام مي‌دارند. چكيده‌ی پایان‌نامه  مقدمه: ختلال افسردگی اساسی از شایع‌ترین اختلالات روانی و با بیش‌ترین میزان خطر خودکشی، همواره به عنوان یکی از محورهای مهم پژوهشی مطرح بوده است. هدف پژوهش حاضر، تعیین کارایی راه‌نمای گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی بر افسردگی و علایم سه‌گانه‌ی آن، افکار خودکشی وافکار خودآیند منفی در بیماران افسرده‌ی دارای افکار خودکشی بود.   روش:  در یک طرح آزمایشی با اندازه‌گیری مکرر، 16 نفر از بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی با افکار خودکشی، در دو گروه آزمایش و گواه(درهرکدام 8=n)قرار داده شدند.سپس راهنمای درمان، با در نظر گرفتن اصول بالینی کاربردی در تهیه‌ی راهنمای درمانی برای مداخلات روان شناسی و مشاوره و پس از بررسی مطالعات نظامدار بازنگری درحیطه‌ی کارآمدیِ درمانهای شناختی رفتاری روی افسردگی و خود کشی توسط پژوهش‌گر تهیه شد. در این پژوهش، بر اساس یک رویکرد ترکیبی، از از روش‌های تحلیل کمی و کیفی برای ارزیابی نتایج استفاده شد. در تحلیل کمی تمامی شرکت‌کنندگان در هر یک از گروه‌ها با کمک ابزارهای آزمون افسردگی بک، مقیاس خودکشی بک و آزمون افکار خودآیند منفی ارزیابی شدند.در تحلیل کیفی نیز تمامی آزمودنی‌های گروه آزمایش، با استفاده از ابزار پژوهشی محقق ساخته و در مرحله‌ی پس آزمون، ارزیابی شدند. گروه آزمایش تحت ده جلسه‌ی 2 ساعته‌ی شناخت‌درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی بر اساس راه‌نمای درمانی حاضر قرار گرفت. در آخرین جلسه‌ی درمان و نیز 1 ماه بعد به عنوان پیگیری، دوباره تمامی آزمودنی‌ها با کمک ابزارهای ذکر شده ارزیابی شدند. داده‌ها با استفاده از تحلیل واریانس و کواریانس، بررسی شدند.  یافته‌ها: در تحلیل کمی، تفاوت دو گروه از نظر، شدت افسردگی وعلایم شناختی و عاطفی آن، شدت افکار خودکشی و فراوانی افکار خودآیند منفی، هم در پس‌آزمون و هم در پیگیری، معنی‌دار بود، ولی از نظر شدت علایم جسمانی افسردگی و شدت افکار خودآیند منفی، تفاوت معنی‌داری بین دو گروه دیده نشد.ارزیابی بر اساس تحلیل کیفی نیز در عین هم‌سویی با نتایج تحلیل کمی، نتایجی دال بر کارایی پروتکل درمانی، روی بیماران افسرده‌ی دارای افکار خودکشی به دست داد.  نتیجه‌گیری:  شناخت‌درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی بر اساس راه‌نمای درمانی حاضر، بر شدت افسردگی و علایم شناختی و عاطفی آن، شدت افکار خودکشی و فراوانی افکار خودآیند منفی، موثر بوده و این نتایج تا مرحله‌ی پیگیری ادامه دارد. بهره‌گیری از این راه‌نمای درمانی برای بیماران افسرده‌ی دارای افکار خودکشی پیشنهاد می‌شود.

خبر به نقل از خبرنامه پاييز1388 انجمن روانشناسي ايران